۱۲ آذر, ۱۴۰۱

دکلمه کوتاه | فریاد | احسان خانقاه

دکلمه کوتاه : فریاد | شعر و صدا: احسان خانقاه


متن دکلمه کوتاه | فریاد

میان من و مردم چهار دیوار است

در این چهاردیوارِ افسرده، هزاران شعر زندانی‌ست

میان من و افکارم

مبادا پر بزنید، بیرون بروید

از این چهاردیوارِ بی‌سقف

بچه‌هایم…

شعرهایم را برایِ مردمِ این شهر، نمی‌خواهم

قصه‌هایم را برایِ مردمِ این شهر، نمی‌خوانم

این همان شهری‌ست

که آسمانِ شعرش بی‌فروغ مانده‌ست

و کَس از کَس نمی‌گیرد سراغش را

این همان شهری‌ست

که دستانش به خونِ هزار پرواز آغشته‌ست

با شعارِ آزادی!

و کس از کس نمی‌پرسد

فریدون را چه کس کشته‌ست؟!

کسی انگار یادش نیست

آبادان چرا ویرانه است

چرا زاینده‌رود مرده‌ست

کسی انگار یادش نیست

که مادرهای بالفطره، چرا فرزند نمی‌زایند

چرا هر جا که فریادی‌ست، فردایش

زمین گلگون شده…

این همان شهری‌ست

که کودکانش خیال می‌کنند

فردوسی نام میدان است

خیام خیابان

و از ریل قطار تا تجریش

پهلوی نه،

مصدّق نه،

ولیعصر است…


کلیپ دکلمه کوتاه | فریاد

کلیپ دکلمه ها را می توانید از طریق کانال آپارات، یوتوب، کانال تلگرام و یا پیج اینستاگرام دنبال نمایید.


کلمات کلیدی:

  • دکلمۀ کوتاه
  • دکلمه کوتاه
  • دکلمه شعر فریاد

 

دکلمه
درباره احسان خانقاه

مرغ خیالم پرواز می کند، گاه قصّه می شود و می نویسمش، گاه ترانه می شود و می نوازمش... instagram.com/EhsanKhanghah

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سلام!

در این وب سایت می تونید داستان های کوتاه من رو دنبال کنید. همچنین فایل صوتی هر داستان صوتی، پادکست، دکلمه یا آهنگهای جدیدم، پس از پخش در صفحات اینستاگرام، برای دانلود در سایت قرار میگیره. امیدوارم لذت ببرید. راستی یادتون نره، حتماً در شبکه های اجتماعی هم همراه من باشید.  با سپاس. احسان خانقاه.

سبدخرید