۱۵ فروردین, ۱۴۰۰

داستان صوتی شب زی | یک داستان صوتی جذاب

داستان صوتی جذاب شب زی | نویسنده: احسان خانقاه | خوانش: احسان خانقاه

داستان صوتی شب زی داستان کوتاهی در مورد زندگی یک پرستار شیفت شب است. این داستان صوتی رو در یازده قسمت از طریق اپلیکیشن و سایت کست باکس بشنوید. همچنین می تونید متن اون رو در بخش داستان کوتاه سایت بخونید. برای دنبال کردن دیگر داستانهای صوتی جذاب و خوندن داستانهای کوتاه، حتماً از طریق پیج اینستاگرام نیز با من همراه باشید. فایل صوتی داستانهای کوتاه از طریق کانال تلگرام به آیدی EhsanKhanghah@ برای دانلود در دسترس قرار می گیرن. همچنین در اپلیکیشن کست باکس از طریق دکمه SUBSCRIBE حتماً در کانال عضو بشید.

بخشی از داستان صوتی جذاب شب زی

آدم ها اغلب عاشق روزهای آفتابی هستند. وقتی اولین باریکۀ طلایی رنگ خورشید، پشت پنجرۀ اتاقشان می آید و آهسته به شیشه تلنگر می زند، از خواب بیدار می شوند، پرده ها را کنار می کشند، پنجره را باز می کنند و روحشان را در اختیار آفتاب قرار می دهند. آفتاب هم سخاوتمندانه با نوازش هایش، صبحشان را می سازد. آن ها از روزهای ابری بیزارند. دل آسمان که می گیرد، دمغ می شوند. باران که می بارد، طوری که انگار آسمان، ارث پدرشان را خورده باشد! یک چتر برمی دارند و حتی توی صورتِ آسمان هم نگاه نمی کنند. هر روز غروب، همین که خورشید دامن سرخ رنگش را از پهنه ی آسمان، چین به چین جمع می کند، آنها هم شروع می کنند به خمیازه کشیدن! می چپند توی خانه هایشان، پنجره ها را می بندند، پرده ها را می کشند و در حالی که ماه، آهسته به آسمان قدم می گذارد، به خواب می روند.

اما با به خواب رفتنِ واژۀ اکثریت، تازه انگار زیرِ گنبد سیاه و نقره ای آسمانِ شب، جان هایی بیدار و به خیابان ها و سوراخ سنبه های شهر جاری می شوند. بدونِ اینکه اغلبِ مردم از آمد و رفت آنان و اصلاً از وجودشان با خبر باشند. اما هستند. زنده اند. زندگی می کنند. شب را زندگی می کنند. شب ها زندگی می کنند. آن ها شب زی ها هستند. شب زی ها ماه را نفس می کشند. تپشِ ستاره ها را لمس می کنند. تاریکی را می بینند. وجودشان در تاریکی تعریف می شود. در تشعشعِ تاریکی، نیست می شوند. در نیستی شان حلول می کنند. صدایشان در سکوتِ شب حل می شود. شب برای یک شب زی، معنای دیگری دارد. اصلاً تمامِ معنا، در شب، متبلور می شود…

داستان صوتی جذاب

داستان صوتی جذاب

 

کلمات کلیدی: داستان صوتی جذاب, داستانهای صوتی جذاب.

داستان صوتی و پادکست
درباره احسان خانقاه

مرغ خیالم پرواز می کند، گاه قصّه می شود و می نویسمش، گاه ترانه می شود و می نوازمش... instagram.com/EhsanKhanghah

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سلام!

در این وب سایت می تونید داستان های کوتاه من رو دنبال کنید. همچنین فایل صوتی هر داستان صوتی، پادکست، دکلمه یا آهنگهای جدیدم، پس از پخش در صفحات اینستاگرام، برای دانلود در سایت قرار میگیره. امیدوارم لذت ببرید. راستی یادتون نره، حتماً در شبکه های اجتماعی هم همراه من باشید.  با سپاس. احسان خانقاه.

سبدخرید